وقتی بحران میآید، روایتها قربانی میگیرند؛ نگاهی به سواد سلامت روان و نقش رسانه در طوفانهای جمعی
هفته سلامت روان (۱۹ تا ۲۵ مهر) امسال با شعار راهبردی «دسترسی به سلامت روان در بحرانها و شرایط اضطراری؛ یک اولویت همگانی»، یک حقیقت تلخ اما حیاتی را به ما یادآوری میکند، در کنار نیاز به آب، غذا و سرپناه، آرامش روان نیز یک نیاز اساسی است، بهویژه آنکه جهان ما هر روز بیش از پیش در معرض طوفان حوادث طبیعی و اجتماعی قرار دارد. اما دسترسی به این آرامش، پیش از رسیدن تیمهای تخصصی، نیازمند یک ابزار قدرتمند است که در سومین روز این هفته بر آن تأکید شده است: "سواد سلامت روان و روایت رسانه در بحران."
به عنوان یک کارشناس روابط عمومی که سالها اثرگذاری کلمات را در ذهن جامعه رصد کرده است، معتقدم که در عصر انفجار اطلاعات، رسانهها میتوانند مرز باریکی بین «یاریرسانی» و «آسیبرسانی ثانویه» باشند. رسانهها، خواه رسمی و خواه شبکههای اجتماعی فردی، یا شریان حیاتی آگاهی و آرامش میشوند یا بهواسطه روایتهای غلط، عامل تشویش و اضطراب مزمن خواهند بود.
سواد سلامت روان: فیلتری در برابر سیلاب اطلاعات
سواد سلامت روان دیگر یک مبحث دانشگاهی نیست؛ این سواد، درواقع کیت کمکهای اولیه ذهنی هر شهروند در قرن بیست و یکم محسوب میشود. این مهارت به ما کمک میکند تا بتوانیم در لحظه بحران، واکنشهای طبیعی به شرایط غیرطبیعی را بشناسیم، آنها را بپذیریم و قضاوت نکنیم.
برای مثال، زمانی که پس از یک زلزله، فردی دچار بیخوابی مکرر، خاطرهزدگیهای (flashback) آزاردهندهیا احساس گناه شدید میشود، سواد سلامت روان به اطرافیان کمک میکند تا به جای برچسب زدنهایی نظیر «ضعیف بودن» یا «ترسو بودن»، درک کنند که اینها نشانههای طبیعی شوک روانی (تروما) هستند و نه اختلال همیشگی؛ این درک، اولین قدم برای تشویق فرد به دریافت کمک تخصصی است. بدون این سواد، نهتنها فرد آسیبدیده، بلکه خانواده و جامعه نیز او را طرد کرده و بار روانیاش دوچندان میشود.
در مواجهه با رسانه نیز، سواد سلامت روان به ما این توانایی را میدهد که در برابر سیلاب «اخبار جعلی» یا «تصاویر بسیار دلخراش» که توسط رسانهها بصورت غیرمسئولانه بهطور مداوم منتشر میشوند، مقاومت کنیم. ما باید یاد بگیریم که آگاهانه "دوز خبری" خود را تنظیم کنیم و برای حفظ سلامت ذهن، خود را به فاصله گرفتن و دوری از اخبار ملزم نماییم؛ زیرا مغز ما در معرض بمباران تکراری تصاویر تروما، خود نیز شروع به بازآفرینی آن ترس درونی میکند و اینجاست که روایت رسانه نقش تعیینکنندهای پیدا میکند.
روایت رسانه: از قربانیسازی تا تقویت تابآوری
مسئولیت رسانهها در بحران، بسیار فراتر از انتقال واقعیت است؛ این مسئولیت در نحوه شکلدهی به روایت بحران نهفته است. رسانهها باید با دقت، لبه باریک بین انتقال واقعیت و القای ناامیدی مطلق را مدیریت کنند.
اولین کار در این مسیر استفاده از زبان امیدآفرین و همدلانه است. رسانه نباید با تمرکز صرف بر آمار مرگ و میر و حجم ویرانی، تمام فضا را برای مخاطب سیاه کند. بلکه باید در کنار بازتاب فاجعه، به صحنههای تلاش و تابآوری تمرکز نماید. به جای اینکه تیتر بزنند: «شهر در زیر آوار مدفون شد»، میتوانند بنویسند: «امید از دل آوارها؛ یک تیم نجات، زندگی را بازگرداند». این تغییر کوچک در کلام، میتواند به جامعه این حس را بدهد که ما در حال کنترل اوضاع و ساختن آینده هستیم، نه صرفاً تماشای نابودی.
یکی دیگر از وظایف رسانه پرهیز از قربانیسازی دائمی است. خبرنگار نباید فرد آسیبدیده را در مقابل دوربین قرار دهد تا صرفا احساسات خام و دردناک او را به نمایش بگذارد. این نوع انتشار، نهتنها کمکی نمیکند، بلکه فرد را از نظر روانی مجددا زخمی کرده و عزت نفس او را خدشهدار میکند. یک روایت حرفهای، در مورد فردی که خانه خود را از دست داده، به جای تمرکز بر اشکهایش، میتواند بر طرح او برای شروع دوباره یا حمایت اجتماعی که دریافت کرده تأکید کند و او را به یک قهرمان کوچک بازسازی تبدیل سازد.
یک کار دیگر ارائه منبع کمکهای تخصصی است. هر محتوای خبری بحرانی، باید بهمثابه یک جعبه ابزار باشد که در آن، اطلاعات درباره خطرات و در کنار آن، نحوه دسترسی به حمایت روانی گنجانده شده است. انتشار شماره تماسهای اورژانس اجتماعی یا مراکز مشاوره معتبر در انتهای هر گزارش بحران، یک مسئولیت اخلاقی است که چرخه آگاهی را تکمیل میکند و دسترسی به خدمات را، که شعار اصلی ماست، تسهیل مینماید.
سخن آخر؛ مسئولیت بازنشر
سواد سلامت روان و روایت رسانه در بحران، در نهایت به یک اصل میرسد، مسئولیتپذیری همگانی. اهالی رسانه باید به اصول گزارشگری حساس به تروما پایبند باشند و مردم نیز باید با آگاهی کامل، اخبار را از فیلتر ذهن عبور دهند.
در این روز از هفته سلامت روان، بیایید متعهد شویم که هر کدام از ما، در مقام فرستنده یا گیرنده پیام، تبدیل به یک عامل امیدبخش شویم و از بازنشر محتوایی که صرفا رعب و وحشت میآفریند، خودداری کنیم. تنها در این صورت است که جامعه ما میتواند با تکیه بر تابآوری روانشناختی جمعی، هر بحرانی را پشت سر گذاشته و به افق التیام قدم بگذارد.
حمید سیاه پوش، کارشناس روابط عمومی بیمارستان ابن سینا شیراز
پایان
نظر دهید